۴. مرد نادان و دامپزشک

مردی چشم‌درد گرفت. برای درمان پیش دامپزشک رفت. دامپزشک دارویی را که برای درمان چشم الاغ‌ها استفاده می‌کرد، توی چشم مرد ریخت. مرد کور شد.
آن مرد از دست دامپزشک به قاضی شهر شکایت کرد که این شخص چیزی را که در چشم الاغ‌ها می‌ریخت در چشم من ریخت و من کور شدم.
قاضی گفت: دامپزشک گناهی ندارد، چون اگر تو الاغ نبودی، برای معالجه نزد دامپزشک نمی‌رفتی و پیش طبیب کاردان می‌رفتی.


آموزش ربان انگلیسی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فیلتر شنی FRP نظرسنجی فوتبال آموزش تلگرام درب پارکینگ ماراویا ضامن پيشرفت Buy Telegram Members
 آوانکارد7 میل ورم شاپ mealworm shop