روز به روز بدتر و بهانه گيرتر مي شد. من و شوهرم واقعا نمي دانستيم با اين بچه ناسازگار چه کار کنيم و تصور مي کرديم او نسبت به خواهر کوچکش حسادت مي کند به همين خاطر برايش هديه و کادوهاي زيادي مي خريديم، اما هيچ نتيجه اي نگرفتيم تا اين که چند روز قبل فهميدم او با پسري جوان ارتباط تلفني دارد

با روشن شدن اين واقعيت تلخ سرم سوت کشيد و دنيا جلوي چشمانم تيره و تار شد.

 شيرين که متوجه شده بود فهميده ام مرتکب چه اشتباهي شده است و فکر مي کرد مي خواهم تنبيهش کنم به طور مرموزانه اي ناپديد شد و غيبت ۱۰ ساعته او قلب من و شوهرم را به درد آورد


آموزش ربان انگلیسی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

powerpointseller یونیتی کار صمیم ارس Matthew صندوق ذخیره دوستان فعاليت هاي دندانپزشکي ايرانيان سایت تبادل لینک طراحی گرافیک فروش فلزياب تصويري 09114535475